اودیسه قهوه

قهوه اتیوپی یرگاشف

قهوه اتیوپی یرگاشف


اودیسه قهوه چیست ؟

قهوه یکی از محبوب ترین نوشیدنی های جهان است ؛ به ادعای برخی ها این مایع بعد از آب پر مصرف ترین مایع در دنیا محسوب می شود ، با این حال قهوه فقط یک نوشیدنی نیست یک خاطره ، یک انتظار، یک عمر تسلی بخشی و در کل قهوه چیزی فراتر از یک نوشیدنی معمولی است .

بدون شک نقش کافئین در موفقیت قهوه به عنوان یک نوشیدنی لذت بخش غیر قابل انکار است ، دوستداران قهوه نیروی انرژی بخش کافئین را با طعم وعطر نوشیدنی که از آن لذت می برند ترکیب می کنند .

قهوه از دانه های یک میوه کوچک قرمز گاهی هم زرد رنگ تولید می شود که وقتی به اندازه کافی روی درخت رشد کرد وارد مرحله پیچیده تبدیل شدن به نوشیدنی اصلی می گردد ؛ شاید به جرات می توان گفت پیچیده ترین فرایند ایجاد یک نوشیدنی مربوط به قهوه است.

همچنین این فرایند علاوه بر پیچیدگی های تولید ، بسیار پر زحمت و حاصل یک همکاری گروهی در سطح جهانی می باشد که با تولید کننده و کشاورز شروع شده سپس به کارگران و کسانی که میوه ها را جدا می کنند و آنها را خشک می کنند می رسد .

بعد قهوه ها تمیز و درجه بندی می شوند و در دسترس روستر ها یا کسانی که برشته کاری انجام می دهند قرار می گیرند. از آن جا بسته بندی و تحویل کافه ها می شوند ، باریستا ها نوشیدنی را آماده و مصرف کننده ها از آن استفاده می کنند .

در طول این مسیر هر مرحله اگر با دقت و اشتیاق و احتیاط لازم انجام نشود کیفیت نهایی چیزی که انتظار می رود نیست .

این همکاری دسته جمعی و خلاقانه تفاوت بین یک فنجان با کیفیت و بی کیفیت رو مشخص می کند .

تاریخچه قهوه

در مورد پیدایش قهوه افسانه‌ها و داستان‌های زیادی گفته شده که معروف ترین و محبوب ترین شان کالدی گله دار و بز چران آفریقایی است .

بزهای قهوه خوار

کالدیِ گله دار در اتیوپی که سابقاً حبشه نام داشت و جزئی از سرزمین حجاز وعربستان امروزی بود گله بزهای خود را هر روز برای چرا به صحرا می برد ؛ یک روز با دیدن رفتار بز های خود متعجب و کنجکاو شد که چرا آنها بالا و پایین می پرند و از حالت عادی خارج شده اند .

با دنبال کردن بز های خود به درختی رسید که دارای میوه های گیلاسی شکل قرمز رنگ بود ؛ کالدی که راز شادابی بزهای خود را در آن دانه ها میدید دانه ها را چید و خورد و مشاهده کرد که خودش نیز شاداب و سرحال شده است ؛

این موضوع را با روحانی صومعه و عبادتگاه روستای خود مطرح کرد و روحانی نیز این میوه ها را استفاده کرد و متوجه شد در طول شب که برای راز و نیاز و عبادت بیدار می ماند بسیار سرحال تر و متمرکزتر است .

راستی آزمایی بزها

در مورد افسانه ها و داستان های قدیمی همیشه نظرات متفاوتی وجود دارد ، عده ای موافق و عده‌ای مخالف هستند قهوه نیز از این قانون مستثنی نیست. در مورد افسانه پیدایش قهوه نیز عده‌ای مخالفت کردند و برخی حتی آزمایشاتی هم انجام داده اند .

مثلاً در سال‌های پایانی قرن بیستم حدوداً سال ۱۹۹۸ مستندسازی به منطقه ای حوالی محل پیدایش درخت قهوه می رود و گله بزی را به سمت درختچه های پر میوه قهوه هدایت می کند، طبق گفته خودش بزها بعد از بو کردن میوه قهوه تمایل به خوردن نشان نمی‌دهند البته مستندساز اعلام می کند که ممکن است در طول زمان و حتی به دلیل تفاوت منطقه یا حتی گرسنه نبودن این حیوانات آزمایش ایراداتی داشته باشد.

به هر روی پذیرفتن یک افسانه جذاب برای یک صنعت جذاب مانند قهوه دلپذیر تر و دلچسب تر است .

حالا انتخاب با خود شماست وظیفه ما انتشار اطلاعات است .

ریشه قهوه در کجاست ؟

در ابتدا تصور می کردند که یمن ، کشوری در نزدیکی جنوب شبه جزیره عربستان زادگاه قهوه است؛ چرا که اولین بار اروپایی ها آنجا قهوه را کشت کرده بودند .

اما شواهد گیاه شناسی نشان می دهد که کافیا عربیکا ،آن چیزی که جهان را به قهوه پیوند زد در فلات های مرکزی اتیوپی یعنی چندین کیلومتر بالاتر از سطح دریا سرچشمه گرفته است و هنوز هم به صورت وحشی در آنجا رشد می کند .

اینکه چطور قهوه از اتیوپی و از طریق دریای سرخ به یمن راه پیدا کرد ناشناخته و نامشخص است، اما اگر به یکی از دلایلی که می توان انتقال قهوه را از اتیوپی به یمن توجیه کند اشاره کنیم حمله سال ۵۲۵ میلادی اتیوپیایی ها به جنوب عربستان و حکومت ۵۰ ساله آنها بر یمن می باشد .

این زمان مدت زیادی برای تزریق اطلاعات فرهنگی و یکپارچگی شیوه های کشاورزی دو کشور است . به هر حال با توجه به داده های تاریخی به نظر می رسد که قهوه عربیکا از حدود قرن ششم میلادی به بعد در یمن کشت شده است و قبل از آن در منطقه اتیوپی ؛ اما ظاهراً بیشتر به عنوان نوعی گیاه دارویی ازآن استفاده می شده است تا قهوه‌ای که امروز می شناسیم .

قهوه به خارج از سرزمین حجاز می رود

درعربستان ابتدا از قهوه به عنوان دارو و سپس به عنوان نوشیدنی که در ارتباط با مراقبه و تمرینات مذهبی توسط صوفیان انجام می شد استفاده می کردند .

با گذشت زمان به مرور به خیابان ها راه پیدا کرد و مکان هایی جدید به نام قهوه خانه ایجاد شدند ؛ مسافران از سایر نقاط جهان به دنیای عرب وارد می‌شدند و در قهوه خانه های قاهره و مکه با چشیدن این نوشیدنی بسیار نسبت به آن کنجکاو و علاقه مند شده بودند

همین امر باعث شد که گسترش قهوه عربیکا البته بر اساس استانداردهای قرن شانزدهم بسیار سریع و پر سرعت صورت بپذیرد و آغازی بر سفر طولانی و شگفت انگیز گیاه عربیکا به سایر نقاط جهان شد .

یکی از ویژگی‌های گیاه عربیکا خود گرده افشانی آن است یعنی احتمال وقوع جهش در این نوع گیاهان بسیار پایین می باشد، البته تفاوت های طعمی که امروزه بین دانه های عربیکا وجود دارند به دلیل تفاوت های ظریف در خاک ، رطوبت و آب و هوای مناطق مختلف زیر کشت رفتن این گیاه است؛

خود این گیاه طی پنج قرن گذشته در سرتاسر جهان به طرز خارق العاده ای به اصلیت خود وفادار مانده است.

 روایت های تاریخی بر این اساس استوارند که اعراب برای محافظت از کشف با ارزش خود اجازه نمی دادند دانه های بارور کشورشان را ترک کنند و اصرار داشتند که اگر کسی قصد بیرون بردن دانه قهوه را دارد ابتدا آن را خشک یا پخته کنند و سپس از کشور خارج بشود .

اما این مراقبت ها محکوم به شکست بود و خروج دانه قهوه بارور از شبه جزیره عربستان اجتناب ناپذیر به نظر می رسید .

برای اولین بار یک زائر مسلمان هندوستانی به نام بابا بودان دانه هایی را از عربستان خارج کرد ؛ در داستان ها آمده است که او هفت دانه قهوه را به شکم خود بست و به محض اینکه به محل سکونتش رسید در یکی از تپه های نزدیک چیک ماگلور در جنوب هند آنها را کاشت و قهوه ها شکوفا شدند .

به گفته محققان تا اواسط قرن بیستم هم نوادگان این اولین دانه ها در نزدیکی چیک ماگلور رشد می کردند ولی متاسفانه امروزه دیگر خبری از رشد آنها نیست اگرچه این مکان به یک مقصد گردشگری برای علاقه مندان قهوه تبدیل شده است

قهوه به اروپا می رسد

فرانسوی ها، هلندی ها و پرتغالی ها همگی به پتانسیل درآمدزایی در کشت قهوه آگاه و علاقه مند شدند، اما تلاش های مختلف برای تکثیر قهوه در اروپا با شکست مواجه شد زیرا درخت قهوه یخبندان را تحمل نمی کند.

هلندی‌ها سرانجام قهوه را که شاید نوادگان هفت دانه اول بابا بودان بودند، به سیلان (سریلانکای کنونی) و سپس به جاوه بردند، جایی که پس از سال ها تلاش‌ ، کشت قهوه در ابتدای قرن هجدهم به ‌صورت تجاری شروع شد .

در آن زمان قهوه بیشتر به عنوان یک نوشیدنی تجملاتی برای لذت روزمره اشراف و ثروتمندان استفاده می شد .

قهوه یا از بندر موکا در یمن یا از جاوا در دسترس اروپاییان قرار می‌گرفت و به همین دلیل ترکیب معروف موکا جاوا که در آن روزگار به معنای کنار هم قرار دادن تمام دنیای قهوه در یک نوشیدنی بود به وجود آمد .

لویی چهاردهم یکی از عاشقان قهوه بود ؛ او با کنجکاوی سیری ناپذیر و عشق به تجملگرایی خود به دنبال مالکیت یک درخت قهوه در قصر خود می گشت .

هلندی ها آرزوی او را برآورده کردند ؛ آن ها به سختی توانستند یک درخت قهوه برای لویی چهاردهم در فرانسه تهیه کنند ، این درخت ابتدا در بندر موکا کشت و پرورش داده شد سپس به جاوه منتقل و در نهایت از طریق دریا به هلند رفت و از آنجا به پاریس فرستاده شد .

گفته می شود میزان علاقه لویی به درخت قهوه آنقدر زیاد بود که قبل از سپردن آن به گیاه شناسانش یک روز کامل را به تنهایی در کنار درخت مشغول ارتباط با آن بود .

برای درخت لوئی یک گلخانه ساختند که می توان آن را اولین گلخانه در اروپا نامگذاری کرد ؛ درخت گل داد ، میوه داد و به یکی از پربارترین والدین در تاریخ نباتات تبدیل شد .

از آن تک درخت میلیاردها درخت عربیکا به وجود آمده اند مخصوصاً درختانی که در حال حاضر در آمریکای مرکزی و جنوبی رشد می کنند . اما این پایان سفر عجیب و طولانی قهوه نبود .

قهوه اروپا را به مقصد کارائیب ترک می کند ؛ شوالیه قهوه

در حدود سال ۱۷۲۰ فردی به نام شوالیه گابریل ماتیو تصمیم می‌گیرد با مقامات فرانسوی صحبت کند و چند درخت قهوه را به مارتینیک در دریای کارائیب ببرد ، اما همانطور که پیش بینی می شد این درخواست او از طرف مقامات رد می شود ؛ پس گابریل تصمیم به دزدیدن درختچه ها می‌گیرد .

شوالیه گابریل ماتیو دکلیو به یکی از بزرگترین قهرمانان دنیای قهوه تبدیل شد و در آهنگ ها و داستان های مردم آن منطقه همیشه مورد احترام قرار گرفته است. او را از نظر جایگاه تاریخی در کنار پارمانتیه کسی که سیب زمینی را به فرانسه وارد کرد قرار می دهند .

دزدیدن درختچه‌ها بخش ساده کار شوالیه قهوه است ؛ او سفر دریایی خود را با درختچه های ارزشمندش آغاز می کند . در مسیر مردی که خود گابریل در خاطراتش می نویسد “به لذتی که می خواستم به واسطه خدمت به کشورم بچشم حسادت می کرد” سعی می‌کند درختچه ها را از بین ببرد اما ماتیو یک شاخه از درخت را می برد و کنار خود حفظ می کند .

 در ادامه مسیر کشتی مورد هجوم دزدان دریایی قرار می‌گیرد و تقریباً در طوفان غرق می شود اما گابریل کماکان و با وجود کمبود آب شاخه بریده شده را در کنار خود نگه می دارد او حتی در حالیکه از تشنگی رنج می برد سهمیه آب روزانه خود را با قهوه نصف می کند تا بتواند آن را زنده نگه دارد .

به هر حال پس از گذشتن تمام این اتفاقات گابریل به همراه شاخه درخت با ارزش به مارتینیک می رسد ؛ نهال را می کارند و پس از گذشت چند سال کشت قهوه در هائیتی ، مکزیک و بیشتر جزایر کارائیب به راه می افتد .

شوالیه گابریل ماتیو دکلیو به یکی از بزرگترین قهرمانان دنیای قهوه تبدیل شد و در آهنگ ها و داستان های مردم آن منطقه همیشه مورد احترام قرار گرفته است. او را از نظر جایگاه تاریخی در کنار پارمانتیه کسی که سیب زمینی را به فرانسه وارد کرد قرار می دهند .

سفر دور دنیا قهوه

از درخت معروف لوئی شاخه هایی به جزیره رئونیون که آن زمان جزیره بوربون نامیده می شد در اقیانوس هند فرستاده شد ؛ در آنجا ترکیبی از جهش خود به خود گیاه و انتخاب انسان باعث به وجود آمدن گونه جدیدی از قهوه عربیکا با الگوی رشد تا حدودی متفاوت و دانه های کوچک تر به نام بوربون شد . قهوه های معروف سانتوس برزیل و قهوه آخاکای مکزیک زاده های درخت بوربون هستند که از اتیوپی به موکا از موکا به جاوه از جاوه به گرمخانه ای در هلند از هلند به پاریس زادگاه ا ولیه خود بازگشتند .

‫0/5 ‫(0 نظر)

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *